حسام ســرا
| ||
عوامل بسیاری وجود دارند که می تواتند در ایجاد یک شهر یا یک جامعه «قابل زندگی» برای همه شهروندان تأثیرگذار باشد. برخی از این عوامل کلیدی عبارتند از مسکن، اشتغال، امنیت، محیط زیست سالم، خدمات بهداشتی و درمانی، حمل و نقل روان، فروشگاههای جذاب، فضا برای گذران اوقات فراغت، و حتی فرصت برای مشارکت مدنی. همه این مؤلفهها باید در جایی که مردم زندگی میکنند، وجود داشته باشد یا باید آنها را در آنجا به وجود آورد. چرا که کمیت و کیفیت همین عوامل است که امکان دسترسی به خدمات و برآورده ساختن نیازهای مردم را فراهم ساخته و میزان وفاداری آنها و پایبندی و ماندگاریشان را به مکانی که در آن زندگی میکنند افزایش میدهد. اما از نظر تعریف، پنج جنبه کلیدی و اساسی برای شهرهای قابلزندگی وجود دارد: همسایگیهای قوی، قابلیت پیادهروی، شبکهای از فضاهای عمومی جذاب، استطاعت مالی، و پیوندهای منطقهای. پیش از هر چیزی، شهر زندگی دارای همسایگیهای قوی است. این همسایگیها نواحی ساختمانی، محلهها یا بخشهایی از شهر هستند که هر یک از شخصیت ویژهای برخوردار است. هر همسایگی مناسب دارای یک مرکز تجاری است که نیازهای زندگی شهری را از طریق فروشگاهها، غذاخوری، خشکشویی و دیگر خدمات مورد نیاز به سادگی و در دسترس برآورده میکند. بسیاری از مراکز همسایگی دارای پارک و فضای سبز، کتابخانه، ایستگاه پلیس، مدرسه و غیره نیز هستند. بنابراین هر شهروندی با یک پیادهروی کوتاه تا این مرکز میتواند نیازهای روزمره خود را تأمین کند. دوم، شهر زندگی، شهر پیادهروی است. یعنی در آن بیشتر رفت و آمدها به صورت پیاده انجام میگیرد و تجربه پیادهروی در آن بسیار لذتبخش است. در این شهر، هر شهروندی در هر مکان و در هر زمانی یک فرد پیاده محسوب میشود و پیادهروی نسبت به دیگر روشهای جابجایی و حمل و نقل برتری دارد. کیفیت پیادهروی با مؤلفه سوم شهر زندگی یعنی فضاهای عمومی سرزنده و جذاب، ارتباط نزدیک و تنگاتنگی دارد. فضاهایی که هر کسی از آن سهمی دارد و برای استفاده از آنها نباید سهمی بپردازد. این فضاها از آنجا اهمیت فراوان دارند که با درنوردیدن مرزهای طبقاتی و فرهنگی، موجب رشد و تقویت تعاملات اجتماعی مردم میشوند. چنین تعاملاتی که معمولاً در نهادهایی عمومی نظیر مدارس رخ میدهند مروج ارزشهایی همچون احترام متقابل، سازگاری با هم و انسجام اجتماعی هستند و باید در فضاهای عمومی شهر مثل پارکها، پیادهروها، میدانها، بازارها و غیره هم رخ بدهند. خیابانهای باکیفیت و فضاهای عمومی کیفی برای ایجاد یک شهر قابل زندگی و سرزنده چه از نظر اقتصادی و چه از دیدگاه اجتماعی،بسیار حیاتی است. اگر به طراحی خیابانهای شهر در دهههای گذشته نگاهی بیندازیم خواهیم دید که دارای طراحی بسیار ضعیفی هستند، در آنها خودرو بر انسان غلبه و حکومت کرده، و میتوان گفت با عابر پیاده و دوچرخهسوار سر ناسازگاری دارند. بیشتر فضاهای عمومی شهر نیز با وجود شرایط مناسبی که فراهم کردهاند، از نظر کیفیت و زیبایی آنچنان که باید طراحی نشدهاند. مطمئناً هیچکس نمیتواند به مردم تلقین کند که چه نوع تعاملاتی داشته باشند اما دستکم میتوان با ایجاد فضاهای مناسب،شهر را به گونهای آماده ساخت که پذیرای مردم برای گذران اوقات فراغتشان باشد و آنها مدت زمانی را در این مکانهای عمومی با هم سپری کنند.از این رو، مکانها و فضاهای عمومی باید زیبا، جذاب، وسرزنده باشند به ویژه خیابانها و معابر شهر که بخش عظیمی از شبکه فضاهای عمومی شهر را به خود اختصاص داده و آنها را در بر میگیرند. شهر زندگی،شهری است که مروج فعالیتهای اجتماعی و اجتماعی شدن باشد. چهارم، هزینههای شهر زندگی باید در استطاعت مردم باشد. شهر برای مردم، مهاجرین، گردشگران و همه کسانی که در آنجا میخواهند زندگی تازهای را آغاز کنند، دنبال فرصتهای سرمایهگذاری هستند، به دنبال محیطی برای پرورش کودکان خود میگردند، در جستجوی فضایی برای الهام گرفتن جهت خلق آثار هنری هستند و غیره، این موضوع زمانی جذاب و پذیرفتنی است که آنها بتوانند از عهده هزینههای زندگی در آن شهر برآیند. هزینههای بالای اقامت یا اسکان در شهر و مخارج زیاد زندگی شهری این بُعد از زندگی شهری را به مخاطره میاندازد. بنابراین، کاهش هزینههای زندگی مردم از اهداف برنامهریزان و مدیران شهر قرار میگیرد....
[ یکشنبه 93/4/8 ] [ 11:51 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |